شهرداری بوکان از یاد برده انسان <<کرامت >> دارد
یکی از آن دو زن فرار کرد و دیگری درحالی که کودکی در آغوش داشت، همین که نزدیک من شد، تسلیم گام های بلند و فریادهای بی امان مامور شهرداری شد. با دیدن زن و مامور شهرداری که پیراهنی آبی به تن داشت فهمیدم شهرداری در حال جمع آوری متکدیان پراکنده در سطح شهر است. بی اختیار به دنبال زن متکدی و مامور شهرداری در حلی که مدام فریاد می زد " بیا برو سوار شو" راه افتادم.
موهای کم پشت و سفید و با لباسی سیاه در حالی که چماقی کوچک در دست داشت، چهره دومین مامور شهرداری است که با عصبانیت تمام به زن متکدی و مامور دیگر شهرداری نزدیک شد، با خودم گفتم سوژه عالی پیدا کردم. دست هایم مشغول آماده کردن دوربین برای عکاسی بود و چشمهایم به دنبال ماموران شهرداری و زن متکدی. با دیدن منظره کتک زدن زن متکدی از سوی مامور سیاه پوش صورتم سرخ شد و تپش های قلبم سرعت گرفت.
مامور سیاه پوش شهرداری با زدن چماق به پهلوی زن متکدی که کودکش را محکم در آغوش گرفته بود، او را به سو ی وانت سبز رنگ می برد، عملی که با واکنش مردم رو به روشد. مامور شهرداری در توجیه عملش به مردی معترض به عملش گفت: "اینجوری نباشه سوار نمیشه". خواستم جلو بروم اعتراض کنم، اما با خودم گفتم بهتر است عکس بگیرم.
زن متکدی، که ترس و هراس در چهره اش موج می زد بزور سوار وانت سبز رنگ شد. انگار گوسفندی را سوار وانت می کنند. اولین عکس را که گرفتم، ماموران شهرداری فهمیدن و به سویم هجوم آوردند. ماموری سیاه پوش در حالی که چماقش را به سویم تکان می داد، پرسید چرا عکس می گیری. گفتم خبرنگارم و کارت خبرنگاری را نشان دادم. او که گویا از بازتاب نحوه برخرودش با متکدیان نگران بود به سوی کارت و دوربین حمله ور شد. مردمی که در محل حاظر بودند، مداخله کردند و به ماموران شهرداری معترض شدند.
ماموران شهرداری در حالی که با گوشی های خود از مداخله به قول خودشان یک مزاحم در حین انجام وظیفه خود به کسی که نمی دانم که بود گزارش می دادند، محل را ترک کردند.
من هم ناراحت و پریشان به سوی خانه ادامه مسیر دادم در حالی که یاد این کلام خدا افتادم "وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ". در مقاله ای خوانده بودم : منظور از کرامت داشتن انسان این است که انسان داراي حرمت است و حق دارد در جامعه به طور محترمانه زيست كند و كسي حق ندارد با گفتار و رفتار خويش حيثيت او را با خطر مواجه سازد. هم چنين قوه مقننه در تدوين قانون و قوه مجريه در اجراي قانون بايد به گونه اي عمل كنند كه موجب بي حرمتي به شخص مجرم نگردد. احترام به انسان در جامعه بعنوان يك اصل مورد پذيرش اسلام بوده و در اين خصوص تاكيدات فراواني صورت پذيرفته است . در روايات بسياري آمده كه هر كس مومني را تحقير نمايد به ذات كبريائي خداوند اهانت نموده و با او اعلام جنگ نموده است
در اینکه متکدیان از سطح شهر باید جمع آوری شوند کسی شک ندارد و باید از نهادی که به این عمل دست میزند تشکر کرد، امابه هرشیوه و روشی، نه!!
نمی دانم چه مسئولی به ماموران شهرداری اجازه حمل چماق و انجام چنین رفتارهایی را داده است، اما گویا شهرداری بوکان از یاد برده است که انسان فارغ از رنگ، نژاد، طبقه اجتماعی و... دارای کرامت است و چه زیبا سعدی می گوید : تـــن آدمــي شريــف اســت بـــه جان آدمـيـت نـــه همـين لبــــاس زيباســت, نشـان آدمــيت.